راهی كه لئوناردو دی‌كاپریو برای رسیدن به موفقیت طی كرد
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 797
نویسنده : منو تو
محیط كثیفی كه او در آن رشد كرد

 

لئوناردو دی‌كاپریو جوان روی زمین نزدیكی خانه‌شان قوزكرده، سرش را میان دست‌هایش گرفته و خون از سر و صورتش جاری است او تنها به خاطر یكی، 2 دلاری كه در كیف پولش پنهان كرده ‌بود، از یكی از جوان‌های ولگرد همسایه‌شان لگدهای محكمی می‌خورد؛ البته بسیاری از اوقات هم این كتك خوردن دلیل خاصی نداشت و ولگردان تنها برای ترساندنش او را می‌زدند.

 

دی‌كاپریو در چنین محیطی بزرگ می‌شود در یكی از محلات فقیرنشین كالیفرنیا كه از زاغه‌های هالیوود بود، او در كنار ولگردان و معتادان رشد می‌كند.

 

پدر و مادرش وقتی او فقط یك‌سال داشت از هم جدا شدند و او تحت سرپرستی مادرش بزرگ شد. آن روزها پدرش داستان‌های كمیك زیرزمینی می‌نوشت و گاهی هم برای نمایش‌ همین داستان‌ها لئوناردو را به همراه می‌برد و بعضی اوقات با هم نقشی می‌گرفتند مثلا یك‌بار برای اجرای نقش لباس‌هایشان را درآوردند و به تمام بدنشان گل ‌مالیدند و بعد با چندتا چوب روی صحنه ‌رقصیدند.

 




 
رویاهایی كه داشت

 

لئوناردو از وقتی خیلی كوچك بود، می‌دانست كه می‌خواهد بازیگر شود. خودش در مصاحبه‌ای در سال2010 گفته: «تنها چیزی كه همیشه مطمئن بودم این بود كه می‌خواهم بازیگر شوم.»

 

او كلاس‌های تابستانی هنرهای نمایشی را در دبستان دانشگاه سیدز در UCLA گذراند. او بازیگری را خیلی زود یعنی حدود 5 سالگی شروع كرد؛ در هر نقشی بازی می‌كرد از نقشی بسیار كوتاه در مجموعه كودكانه رامپر روم گرفته تا آگهی‌های قوطی كبریت و شیر تا فیلم‌های آموزشی چون «چگونه با والدین معتاد خود رفتار كنید.» او كم‌كم پیشرفت كرد و توانست اجرای نقش‌هایی كوتاه را در سریال‌هایی چون روسین، سانتاباربارا و لسی به‌دست بیاورد و در نهایت در قسمت‌های آخر سریال «دردسرهای بزرگ ‌شدن» نقش یك پسرك بی‌خانمان را بازی كرد.

 




 
با دنیرو به سینما قدم گذاشت

 

در سال 1992توانست از بین 400 داوطلب بازیگری نظر رابرت‌دنیرو را به‌خود جلب كند و برای نقش توبیاس وولف در فیلم زندگی بچه انتخاب شود، این فیلم مقدمه ورودش به سینما بود، فیلم داستان زندگی پسری بزهكار است. او در این فیلم نقش مقابل رابرت‌دنیرو را برعهده داشت و توانست نسبتا خوب ایفای نقش كند.

 

بعد از این فیلم، دی‌كاپریو تا چندین ماه مرتب فیلم اجاره می‌كرد و می‌دید و سعی می‌كرد به خوبی با آثار كلاسیكی چون شرق بهشت، گاو خشمگین و راننده تاكسی آشنا شود. در همین زمان بود كه متوجه شد بیش از هر چیزی دوست دارد در فیلم‌های مارتین اسكورسیزی (كارگردان فیلم‌های راننده تاكسی و گاو خشمگین) حضور داشته باشد. حتی چند سال بعد مدیر برنامه‌هایش را عوض كرد چون گمان می‌كرد با این كار احتمال بیشتری دارد در پروژه بعدی مارتین اسكورسیزی یعنی دارودسته نیویوركی‌ها حضور داشته ‌باشد و البته نه تنها برای نقش اصلی دارودسته نیویوركی‌ها انتخاب شد بلكه در 3 فیلم دیگر اسكورسیزی هم حضور پیدا كرد و شاتر آیلند در سال 2008 چهارمین همكاری او با این كارگردان محبوبش بود. اغلب گفته می‌شود كه بعد رابرت‌دنیرو، اسكورسیزی بیشترین كسی بود كه در موفقیت لئوناردو به‌عنوان یك هنرمند نقش داشت.

 








 
هیچ‌گاه به‌دنبال جلب توجه نیست

 

به عكس‌‌های دی‌كاپریو روی فرش قرمز نگاه كنید یا زمان‌هایی كه در حال مصاحبه‌ است یا عكس‌هایی كه پاپاراتزی‌ها در مسابقات بسكتبال از او گرفته‌اند، خودتان به خوبی متوجه می‌شوید كه در بیشتر آنها یا ایستاده و دست‌هایش در جیبش است  یا نشسته و دست به سینه‌ است. برخلاف دیگر بازیگرها او نمی‌خواهد از خود ژست‌های اغراق‌شده به نمایش بگذارد و نمی‌خواهد حرف‌های عجیب و غریب بزند تا بتواند توجه‌ها را به‌خود جلب كند. بلكه سعی می‌كند عكس این حالت‌ها باشد یعنی بیشتر محتاط باشد مثل كسانی كه می‌ترسند داشته‌هایشان را از دست بدهند.

 


 

همیشه و هرجا به‌دنبال آموختن است

 

لئومانیا به معنای لئوی مجنون‌كننده نامی است كه طرفدارانش بعد از تایتانیك به او دادند. شاید بتوان این نام را تا حدی درست دانست اما در زندگی واقعی او بیشتر ترجیح می‌دهد خیلی خودش را وارد هیاهوها نكند و فقط از دور تماشا كند. تا حدی كه نگاه كردن به دنیای اطراف و مردم یكی از سرگرمی‌های اوست. خبرنگار مجله معروف اسكوایر در سال 2010 درباره او نوشت: «او روز به روز بهتر می‌شود چون با دقت به دیگر هنرمند‌ها،  كارگردان‌ها، فیلمبردارها، طراحان لباس و در كل هركسی كه با او همكار است نگاه می‌كند و می‌كوشد از آنها چیزی یاد بگیرد.»

 




 
هر فیلم اسكورسیزی؛ یك كلاس درس

 

بعد از فیلم زندگی بچه، دی‌كاپریو در یك مصاحبه گفت: «در این فیلم تمام توجه‌ من به دنیرو بود‌، اینكه چگونه تمركز می‌كند، چگونه قادر است بداهه‌گویی كند و...به تمام جزئیات پیچیده‌ای كه در او وجود داشت، با دقت نگاه می‌كردم و می‌آموختم.» اما مرشد او مارتین اسكورسیزی است و خودش اعتراف می‌كند: «من واقعا خوش‌شانس بودم كه در فیلم‌های او حضور داشتم چون وقتی اسكورسیزی در صحنه حضور دارد و فیلم می‌سازد نمی‌توانی از او چیزی یاد نگیری.»

 




 
همیشه مانند یك فرد عادی است

 

او تنها از یك فیلم 20 میلیون دلار درآمد به دست آورد. 3بار برای دریافت جایزه اسكار نامزد شد. در بزرگ‌ترین و پرخرج‌ترین فیلم تاریخ سینما نقش اول را به‌عهده داشت. درباره‌اش ترانه‌های بسیاری نوشته شده‌است، اگر جایی برود با هیاهو و جیغ و فریاد هوادارانش مواجه خواهد شد اما همیشه سعی می‌كند مانند یك فرد عادی باشد. او محافظ شخصی ندارد، با هواپیمای شخصی پرواز نمی‌كند و مانند دیگر سوپراستارها پول‌های كلان را صرف چیزهای بیهوده نمی‌كند. او می‌گوید خانواده‌اش او را متواضع بار آورده‌اند. یكی از چیزهای مورد علاقه‌اش وقت گذرانی با دوستانش است اینكه آزاد و رها با هم بیرون بروند و مانند افراد عادی شیطنت داشته ‌باشند‌.

 


 

همیشه كاری را انجام داد  كه به آن باور داشت

 

دی‌كاپریو در زندگی حرفه‌ای‌اش هر نقشی را بازی كرده‌است؛ از نقش یك تفنگدار گرفته تا نقش یك معتاد یا پسری با ناتوانی ذهنی و.... او هیچ وقت تنها به‌دنبال یك دستمزد بالا نبوده‌است؛ بلكه آنچه برایش همیشه اهمیت داشته نقشی است كه بتوان با تمام وجود درگیرش شد و به آن عشق ورزید. خودش می‌گوید: «در طول زندگی‌ام مسئله انتخاب فیلم تنها چیزی بوده و هست كه هرگز حاضر نشده‌ام كوتاه بیایم و مصالحه كنم.» او همچنین می‌گوید: «من واقعا نمی‌توانم كاری را انجام دهم كه به آن اعتقادی ندارم.»

 


 

جدیت امروز، فردا را می‌سازد

 

او همیشه به این نكته توجه می‌كند كه فیلم او برای همیشه باقی می‌ماند و كارهایش همانند سلول‌هایی سال‌های آینده او را خواهند ساخت. به‌همین دلیل و شاید هم كمی به خاطر روحیه‌ محافظه‌كارانه‌ای كه دارد،  كار و حرفه‌اش را همواره به‌شدت جدی می‌گیرد. او یك‌بار از قبول نقش جیمز دین (هنرمند رویایی دهه 60) امتناع كرد چون گمان می‌كرد هنوز به اندازه كافی برای چنین نقشی تجربه ندارد.

 

او تمرین‌هایش را با وسواسی خاص دنبال می‌كند مثلا برای فیلم «شاتر‌آیلند» كه قرار بود نقش یك روان‌پریش را بازی كند مرتب به تیمارستان‌ها سر می‌زد یا برای فیلم «الماس خونین» كه قرار بود در آفریقا ساخته شود با كارگران آفریقایی گفت‌وگو می‌كرد تا جایی كه بعضی از این گفت‌وگوها پایان‌بخش فیلم شدند.

 


 

باید خودم را به‌خودم اثبات كنم

 

او برای فیلم تلقین بیشتر از دو ماه را با كارگردان و نویسنده یعنی كریستوفر نولان روی فیلمنامه كار كرد، در فیلم هوانورد نیز برای تاثیرگذاری بیشتر یك صحنه بیش از 45 برداشت بازی كرد تا از نقش راضی شود. او خودش درباره این جدیتش می‌گوید: «اینگونه زندگی و كار می‌كنم تا خودم را اثبات كنم نه به دیگران بلكه به‌خودم.» او همچنین در جایی دیگر می‌گوید: «اوایل خیلی ‌جاها من را قبول نمی‌كردند ولی برای من مهم‌ترین چیز این بود كه احساس كنم چیزی را به دست آورده‌ام، من هیچ وقت به جایگاه كنونی‌ام راضی نمی‌شوم و مدام به‌دنبال چیزهای بیشترم.»

 


 

فكر می‌كنم خیلی خوش‌شانس بوده‌ام

 

 

می‌توان او را در خیابان‌ها دید كه خیلی معمولی گردش می‌كند تا جایی كه این احساس به شما دست می‌دهد كه می‌توانید جلو بروید، با او دست بدهید و درباره روزتان صحبت كنید و یك نوشیدنی با هم بنوشید. هیچ‌كس به‌دلیل موفقیت‌هایش به او حسودی نمی‌كند چون همه می‌دانند با كار سخت به این جایگاه رسیده‌است. خودش اعتراف می‌كند كه در زندگی خیلی خوش‌شانس بوده و معتقد است افراد زیادی هستند كه آرزو دارند در موقعیت او باشند.

 


 

زمان‌هایی كه به مرگ نزدیك بوده است

 

دی‌كاپریو دوست دارد مانند یك فرد عادی باشد اما این دلیل نمی‌شود كه میلش را به ماجراجویی از دست بدهد. خودش می‌گوید: «دوست دارم كارهایی انجام دهم كه من را بترسانند.» البته بعد از اتفاقی كه در سال 1996 هنگام چتربازی برایش پیش آمد، كمی ملاحظه‌كارتر شده است‌؛ در آن اتفاق چتر نجاتش باز نشد و مربی‌اش مجبور شد با طناب اضطراری او را نجات دهد. او بانجی جامپینگ هم بازی می‌كند، گاهی هم برای غواصی كوسه می‌رود.  زمان‌هایی هم شده‌ كه خودش سعی نكرده‌است با خطر درگیر شود ولی خطر برای او پیش آمده ‌است؛ مثلا نوامبر 2 سال پیش وقتی در یك پرواز كاری به روسیه برای فعالیت‌های محیط ‌زیستی بود، هواپیما مجبور به فرود اضطراری شد چون موتورش نقص فنی پیدا كرد و بال آن نیز آتش گرفت. البته چند ماه قبل‌ از آن هم وقتی برای غواصی رفته‌بود مخزن اكسیژن او دچار مشكل شد و بدون هوا ماند و مجبور شد مسافتی را شنا كند تا به دیگر اعضای گروه برسد.او بعد از این واقعه گفت: «خیلی هیجان‌انگیز است كه بفهمید باز می‌توانید زنده بمانید.»

 




 
آنچه او را از دیگر بازیگران متمایز می‌كند

 

دیوید اوور، استاد مطالعات زیست محیطی در دانشگاه برلین می‌گوید: «لئوناردو دی‌كاپریو می‌‌تواند بین مردم به یك الگو تبدیل شود، او یك چهره مشهور و متفكر است و كمتر پیش می‌آید این دو خصیصه در یك نفر جمع شوند.» پروفسور اوور به ساعت‌ها و هزینه‌های بی‌شماری اشاره می‌كند كه لئوناردو به فعالیت‌های خیریه و به‌خصوص فعالیت‌های زیست محیطی اختصاص داده‌است. خود دی‌كاپریو درباره این فعالیت‌هایش می‌گوید: «من وقتی بچه بودم، فكر می‌كردم یك زیست‌شناس كوچك هستم. من تمام فیلم‌های مستندی كه درباره از بین رفتن منابع طبیعی یا انقراض گونه‌های مختلف جانداران بود را با دقت دنبال می‌كردم و همه اینها روی افكار و احساسات من تاثیری عمیق برجای ‌گذاشتند. بنابراین وقتی موقعیت ایجاد شد، تصمیم گرفتم آن راه را بیشتر ادامه دهم و در مورد مسائل زیست‌محیطی تحقیق كنم و اطلاعات بیشتری به‌دست بیاورم.»

 




 
تا جایی كه می‌توانید ببخشید

 

در یكی از مراسم‌های اعطای جایزه در واشنگتن زمانی كه لئوناردو روی سن رفت تا جایزه خود را بگیرد به جمعیت حاضر كه عده‌ای از بچه‌های دبیرستانی ممتاز سال آخر بودند، گفت: «همیشه شكرگزار باشید و سخت كار كنید. خیلی مهم است كه تلاش كنید از فرصت‌هایتان برای كمك به دیگران استفاده كنید تا آنها نیز به آنچه می‌خواهند برسند. تا جایی كه می‌توانید ببخشید و به یاد داشته باشید كه هیچ گروه ممتاز و نخبه‌ای نیست كه شما نتوانید وارد آن شوید.»

 




 
یك میلیون دلار برای جلوگیری از انقراض ببرها

 

دی‌كاپریو تلاش بسیاری می‌كند تا زندگی خصوصی‌اش برملا نشود و چندان هم مصاحبه نمی‌كند و سعی می‌كند مرموز باقی بماند، ولی وقتی صحبت از فعالیت‌های زیست‌محیطی می‌شود، دیگر مخفی كردن معنایی ندارد، او در زمان ریاستش بر مراسم روز جهانی زمین با رئیس‌جمهور بیل كلینتون درباره كاهش سطح لایه ازون برای شبكه خبری ABC مصاحبه كرد‌. او همچنین مسئولیت یكی از بخش‌های بسیار حساس انجمن دفاع از منابع طبیعی را بر عهده دارد؛ مركزی كه شاید بتوان گفت یكی از بزرگ‌ترین ساختمان‌ها را در ایالات متحده دارد. او در سال 2010 مبلغ یك میلیون دلار را برای حفاظت از ببرها و جلوگیری از انقراض آنها هزینه كرد.

 




 
فعالیت‌های او برای نجات زمین

 

 آندرو روكین یكی از خبرنگاران محیط زیستی نیویورك‌تایمز می‌گوید: «من واقعا تحت تاثیر قرار می‌گیرم وقتی می‌بینم او چگونه وقت و انرژی خود را صرف فعالیت‌های محیط زیستی و حفاظت از گونه‌های در حال انقراض و مراتع طبیعی می‌كند.»

 

در سایت شخصی او بیش از آنكه عكس و تریلر فیلم‌هایش باشد، معرفی بنیاد لئوناردو دی‌كاپریوست؛ بنیادی كه در سال 1998 توسط این آقای بازیگر تاسیس شد وبا این هدف به‌وجود آمده كه بتواند آینده‌ای مناسب برای این سیاره و ساكنانش فراهم كند‌. این بنیاد توسط مادرش ارملین اداره می‌شود و تاكنون نیز افتخارات فراوانی را به دست آورده است.

 

 

این محصول دارای شماره مجوز 1023065 و 9786005096361: ISBN میباشد 

 

انسان موفق

شما هم موفقيت را تجربه كنيد

2 CD

انسان موفق نمي پرسد آيا مي توانم اين كار را بهتر انجام دهم؟او مي داند كه مي تواند پس چنين سوالي از خود مي پرسد چطور مي توانم اين كار را بهتر انجام دهم.و بدانيد موفقيتهاي بزرگ در خانه ي مردمي را مي زند كه معيارهاي عالي تري براي خودشان و ديگران در نظر ميگيرند

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

انسان هاي موفق چه خصوصياتي دارند

پنج خصوصيت انسان هاي موفق


خود آگاهي مثبت يا خودشناسي

افراد موفق كساني هستند كه از يك خودآگاهي واقعي برخوردارند. آنها در برابر پيش آمدهاي ناگوار، نيازي به داروهاي آرام بخش ندارند . آنها خود را به خوبي با مسائل و مشكلات زندگي تطبيق مي دهند. افراد موفق خود را مي شناسند و مي دانند كه هستند ، چه عقيده اي دارند و چه نقشي در زندگي ايفا مي كنند و استعداد آنها چقدر است.
ما نيز مي توانيم شخص موفقي شويم در صورتي كه:

1- چشم خود را به امكانات و راه كارهاي موجود باز كنيم .
2 - در تغيير وضع زندگي كنوني خود به نيروي كم نظير باطني خود متكي باشيم .

 افراد موفق در «حال» زندگي مي كنند


عزت نفس

«من خودم را دوست دارم و به آنچه كه از پدر و مادرم به من رسيده و در سرشت من به وديعه گذارده شده ارج مي نهم». اين گفته ها نظر يك فرد موفق است. اين گفته ها كليد اتكا به نفس در شخص است. شما مي توانيد از همين امروز از عزت نفس بيشتري برخوردار باشيد به شرط اين كه :
ـ هميشه در زندگي آراسته باشيد .
ـ در هر مكالمه تلفني يا اولين ملاقات ابتدا نام خود را بر زبان آورده و خود را معرفي كنيد. با ارج نهادن به نام خود ، عادت مي كنيد براي خود ارزش قائل شويد.
3- هنگامي كه فردي از شما تقدير مي كند با كلمه ساده و مؤدبانه «متشكرم» جواب دهيد.
ـ هنگام شركت در سخنراني و كنفرانس ها در جلوترين صف بنشينيد و در صورت امكان بحث كوچكي در جلسه داشته باشيد .
ـ افراشته و مقتدرانه با حالت آرام و گام هاي بلند راه برويد، ثابت شده افرادي كه چنين راه مي روند به خود اعتماد دارند.
ـ با زبان مثبت و دلگرم كننده صحبت كنيد و همواره لبخندي بر لبان داشته باشيد.
 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان


كنترل خود و قبول مسئوليت

افراد موفق بر اين باورند كه خود آنها قادر به كنترل و جلوگيري ازحوادث زندگي بوده و هستند. ما هم از همين امروز براي تقويت حس قبول مسئوليت و كنترل خود وارد عمل مي شويم به شرط اين كه :
ـ آشكارا و شرافتمندانه مسئوليت وضع كنوني خود را به گردن گيريم .
2- هر روزه در هر كاري اين شعار مثبت را با خود داشته باشيم : «پاداش هايي كه من در زندگي دريافت مي كنم دليل خدماتي است كه انجام مي دهم».
3- يك برنامه زماني منظم براي كارهايتان در نظر بگيريد و كار امروز را به فردا واگذار نكنيد.
ـ لحظه بيداري خود را نيم ساعت جلو بكشيد و اين نيم ساعت را به اين سؤال پاسخ دهيد كه «چگونه وقت خودم را امروز براي انجام كارهاي مهم تقسيم نمايم ».


خود انتظاري مثبت ( انتظار پيش آمدهاي خوب براي خود )

ما معمولاً آنچه را كه انتظار داريم به دست مي آوريم . بهترين نشانه بارز و چشمگير يك فرد موفق، خود انتظاري مثبت او است كه در وي ايجاد يك خوشبيني كامل را مي كند. پس از همين امروز براي خود انتظاري مثبت بيشتري وارد عمل شويم به شرط اين كه :
ـ از صبح تا شام با خود از مسائل و مطالب مثبت صحبت كنيد و سعي كنيد هميشه سازنده و سودمند باشيد.
ـ به مشكلات به عنوان فرصتي براي كسب تجربه، به كار گرفتن خلاقيت و مهارت هايتان نگاه كنيد.
ـ به سلامت خودتان توجه كامل داشته باشيد و از استراحت كردن لذت ببريد. ورزش را فراموش نكنيد.
ـ مكالمات روزمره شما نشان دهنده هيجانات دروني و سلامت شماست. پس هميشه صحبت هاي دلچسب و تقويت كننده روحي به خود و ديگران بگوييد.
ـ با افراد خوشبين و موفق معاشرت داشته باشيد.
ـ با شادي و خوشحالي از خواب برخيزيد، در حمام آواز بخوانيد، صبحانه را با فرد خوشبين و با نشاط صرف كنيد. گاهي به موسيقي هاي شاد گوش كنيد. كتاب ها و مقالات آموزنده و الهام بخش را مطالعه كنيد .

 

 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

 

 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

 


وسعت نظر مثبت يا بلند نظري

افراد موفق در «حال» زندگي مي كنند . آنها از تجارب گذشته پند مي گيرند و از خاطرات خوش آن لذت مي برند. افراد موفق هدف هايي را براي آينده قابل پيش بيني خود در نظر مي گيرند كه موجب فعاليت روزانه آنها مي گردد. افراد موفق «مرگ» را آخرين مرحله زندگي نمي دانند. ما نيز مي توانيم وسعت نظر داشته باشيم به شرط اين كه :
ـ از ديگران مانند برادران و خواهران خود مراقبت كنيم.
ـ براي همسر يا آن كسي كه دوست داريم ارزش قائل شويم و با جمله «من تو را دوست دارم » او را دلگرم كنيم.
ـ به اشخاصي كه نياز دارند و منبع درآمدي ندارند كمك مالي بكنيم.
ـ يك يا دو زبان خارجي بياموزيم و عادات آن ملت ها را ياد بگيريم
 

 

 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

فيلسوف بزرگ يوناني، ارشميدس گفته است : « يك اهرم با طول كافي و جاي مناسب براي ايستادن به من بدهيد. آنوقت من زمين را هم حركت خواهم داد . »

هفت نوع اهرم وجود دارد :


1-دانش ديگران:
نخستين اهرم، اهرم دانش ديگران است. انسان هاي موفق مانند صفحه رادار عمل مي كنند، بررسي افق هاي زندگي شان ، جستجو در كتاب ها، مجله ها، نوارها، مقاله ها و كنفرانس ها براي يافتن ايده ها و الهاماتي هستند كه آنها را در دست يابي سريع تر به هدفهايشان ياري دهد.


2-انرژي ديگران:
دومين اهرم، استفاده از انرژي ديگران است. انسان هاي بسيار مؤثر همواره به دنبال راه هايي براي واگذاري و ارجاع كارهاي كم ارزش به ديگران.

 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

 


3-پول ديگران:
سومين اهرم، پول ديگران است. توانايي وام گرفتن از منابع مالي ديگران به شما امكان مي دهد تا كارهاي بزرگي را انجام دهيد كه اگر مي خواستيد هزينه آن را از منابع خودتان تأمين كنيد امكان پذير نبود.


4-موفقيت هاي ديگران:
چهارمين اهرم، استفاده از موفقيت هاي ديگران است. با مطالعه موفقيت هاي ساير مردم و سازمان ها مي توانيد كيفيت نتايج حاصله از كار خود را بسيار افزايش دهيد.

 

 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

 


5-شكست هاي ديگران:
پنجمين اهرم، اهرم شكست هاي ديگران است. بنيامين فرانكلين مي گويد: « انسان مي تواند قدرت تشخيص خود را بخرد يا آن را قرض بگيرد. اگر آن را بخرد تمام بهاي آن را برحسب زمان و هزينه پرداخت مي كند. اما با درس گرفتن از شكست هاي ديگران و بدون صرف وقت و هزينه در واقع اين توانايي را قرض مي گيرد.»

 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

 

 


6-ايده هاي ديگران:
ششمين اهرم، ايده هاي ديگران است. براي ثروتمند شدن يك ايده خوب كافي است. هرچه بيشتر مطالعه، بحث و آزمايش كنيد و بيشتر ياد بگيريد، بيشتر احتمال دارد به ايده اي برخورد كنيد كه پس از تركيب با توانايي و منابع مالي تان از شما يك انسان موفق در رشته خودتان به وجود آورد.


7-ارتباط با ديگران:
هفتمين اهرم، اهرم ارتباط با ديگران است. هر كسي را كه مي شناسيد . شما افراد زيادي را مي شناسيد كه بسياري از آنها ممكن است براي شما مفيد باشند. چه كسي را مي شناسيد كه بتواند اين در را باز كند و شما را به افرا مناسب معرفي كند ؟
چه كسي را مي شناسيد كه شما را در دست يابي سريع تر به هدفهايتان ياري دهد ؟ يك معرفي به فردي كليدي مي تواند روند زندگيتان را كاملاً تغيير دهد .
 

        

قيمت : 6000تومان
قيمت : 5000 تومان

 

 

این محصول دارای شماره مجوز 1023065 و 9786005096361: ISBN میباشد



:: موضوعات مرتبط: چهره ها , ,
:: برچسب‌ها: لئوناردو دی‌كاپریو , بازیگر , بازیگری , بازیگر هالیوودی , بازیگر مرد , انسان موفق شما هم موفقيت را تجربه كنيد , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: